ما را دنبال کنید

جستجوگر

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 1
  • بازديد ديروز : 12
  • بازديد کننده امروز : 0
  • بازديد کننده ديروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 13
  • بازديد ماه : 13
  • بازديد سال : 20
  • بازديد کلي : 318
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.129.249.105
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کاش می دانستم بعد از مرگم اولین اشک از چشمان چه کسی جاری می شود ، و آخرین سیاه پوش که

مرا فراموش می سپارد چه کسی خواهد بود تا قبل از مرگم جانم را فدایش کنم.

 

 

 همین دست به دستان تو عادت کردم / این گناه است ولی جان تو عادت کردم / جا برای من گنجشک

زیاد است اما / بر درختان خیابان تو عادت کردم / گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد / به ته خالی

لیوان تو عادت کردم / مانده ام آخر این شعر چه باشد افسوس / بر نداشتن پایان تو عادت کردم .

 

ویــــــژه D$D$D

یکی از لذتهایی که دیگه ندارم....

اینه که خسته و کوفته ام ...اما ته دلم به یه نفر دلخوشم...

روی نیمکت پارک نشستم و تو حال خودمم...

زودتر سر قرار رفتم...و منتظــــــــــــرم...

همون یه نفر که دلخوشیمه...همه زندگیـــــــــــــمه...

میار و از پشت سر دستاشو رو چشمام میذاره و آروم و ساکت منتظره تا حدس بزنم کیه...؟

منم با یه بار لمس دستاش بفهمم اونــــــــــــــه..

و همه ی غم هام رو فراموش کنم...که اونــــــــــــــــه....

آره خودشــــــــــه..دستاشو برداشت... خوده خودشـــــــــــــــه...

لایــــــــــــــــــک=صفــــــــــــــــــر

 

 

باورت کرده ام ، باورم کن

قفسم را شکستم تنهایم مگذار

من با تمام بی بالی هایم تا انتهای این دنیا با تو پرواز خواهم کرد

فقط به امید روزی که با تو به اوج برسم

خدا می داند که چه کسی به زندگی شما تعلق دارد و چه کسی ندارد . اعتماد کنید و بگذرید . هر

که قرار باشد بماند ، همیشه خواهد ماند...

 

هنوز هم میان خنده هایت غمی نهفته است هنوز هم در عمق چشمانت کورسوی ناامیدی است. آری

هنوز فراموش نکردی...

 

باران که می بارد :

یکی باید باشد که به تو زنگ بزند و بگوید چترت را برده ای ؟

یکی که نگرانت باشد حتی نگران اینکه زیر باران به این لطیفی خیس شوی …

یکی باید باشد که دست بکشد توی سرت و آب ها را کنار بزند …

اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای ؟

و کسی نبوده که دست بکشد توی موهایم …

اصلا همه ی اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد یکبار دیگر یاد تو بیفتم 

 

دیگـــــــــــــر سکوت هایم ســـــــــــرد شد....

نه به ســــــــــردی هوا....

نه به ســـــــــردی دستانت......

به سردی لحنت...سکوتم سرد شد....

سرد..سرد ...سرد...

تو با لحن سردتت دلم را اتش زدی.....

و من هم با نگاه ســــــردم....دنیا را خاکســــــتر خواهم کرد

تقصیر من نیست..

تو به من اینگونه اموختی..

 

عشق

دق الباب نميکند

مودب نيست ، حرف شنو نيست

درس خوانده نيست ، درويش نيست

سربزير نيست ،مطيع نيست

عشق ديوار را باور نميکند، کوه را باور نميکند

گرداب را باور نميکند، مرگ را حتي باور ندارد

پس بيخودي با عشق نجنگ ..تو برنده نميشي

 

 

ویژهD$D$D

یکی از لذتهایی که دیگه ندارم...

اینه که بزرگترین بحثهای زندگیم اینا باشه:

کی اول گوشی رو قطع کنه..

اگه 5 دیقه دیر کنم با صدتا اس ام اس و 50تا میس کال نگرانم بشه..

توی بزرگترین مهمونی ها باشم و از اول تا آخر بهش اس بدم و بگم تو نباشی همه جا تنهام...

برای خرید کردنش فقط و فقط حضور و نظر من مهم باشه نه خودش و خریدش......

لایـــــــــــک=صفــــــــــــر

 

تلنگر کوچکیست باران ...

وقتی فراموش میکنیم آسمان کجاست ...

 

 

برایم تعریف کن ، هرگز فراموش نشدن چه حالی دارد ؟

 

 

لاک پشت صد ها بار توبه می کرد اگر می دانست ، بیرون آمدن از لاک آرزوی مشترکی است بین او و عقاب

بالای سرش ...

 

چه لذتي بالاتر از اينكه "اسمت" قسم راست يك نفر باشد!...

چه لذت هايي كه داري و من ندارم..

 

در ســـایه یٍ مهـــــربانیٍ تو بــرپا شده این جـــوانیٍ مــن

باشـــد به فدایٍ یـــک نگاهت

عمــــرٍ منُ زندگانــیٍ مـــن

برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید: